دنیای سیاه من
سلام....بایدبگم به تمام دوستان عزیزم که این وبلاگ به دلایلی تعطیل شد با ارزوی موفقیت برای همه شما........عزت زیاد کاش غصه تموم میشد کاش گریه نمیکردم من باعث و بانیشم دنبال کی میگردم! تقصیر خودم بوده هر چی که سرم اومد از هر چی که ترسیدم عینا به سرم اومد تو حس منو دیدی احساس خطر کردی تو رازمو فهمیدی دنیا رو خبر کردی.. این حادثه ی تلخ رو از چشم تو دیدم تو روی تو دنیا بود من پشت تو جنگیدم تو را که سالها در خیالم سایه ات را میدیدم و تپش قلبت را حس میکردم. و تمام لحظه ها تو را میخوانند و برای عطر نفسهایت دلتنگی میشوند...
چه زیباست به یاد تو با چشمهای خسته گریستن چه زیباست همیشه در تنهایی تو را حس کردن چه زیباست در خیال با تو زندگی کردن عزیزم نام تو بر قلبم خالکوبی شده تا فراموشت نکنم نازنین من همچون نفس کشیدن تو را بخاطر می سپارم یک روزه دیگه هم بدون تو گذشت عمری در این عالم با غصه خو کردم یک روز بی غم را من آرزو کردم شاید که تقدیرم با غم گره خورده حالا که بنشستم تنها و افسرده ای کاش مرا از نو،یک باغبان می کاشت تا ریشه و برگم نقشی ز شادی داشت اما دیگر دیر است من خوب می دانم تا رویشی دیگر هرگز نمی مانم
و برای یافتنت به درگاه پروردگار دعا میکردم که خدایا پس کی او را خواهم یافت؟!
چگونه فراموشت کنم؟!!
تو را که همزمان با تولدت همه را فراموش کردم.
برایم تمامی اسم ها بیگانه شدند و همه ی خاطرات مردند.
دستم را به تو میدهم...
قلبم را به تو میدهم...
فکرم را به تو میدهم...
بازوانم را ب تو میبخشم...
و نگاهم از آن توست...
و شانه هایم که نپرس دیگر با من غریبه اند...
Design By : RoozGozar.com |