دنیای سیاه من
توی این خلوت شب ؛ منمو حس غریب دل عاشم چرا ، از همه خورده فریب من توی جاده عشق ، دیگه پا نمی زارم دلمو پیش کسی ، دیگه جا نمی زارم از کجا باید شروع کرد ، در دل که گفتنی نیست قصه من خیلی وقته ، که دیگه شنیدنی نیست تو خودم دارم می پوسم ، ولی هیچ کس نمی دونه چقدر سخته که آدم ، با خودش تنها بمونه یه روزی خیال می کردم ، عشق علاج همه دردهاست عشق رو فریاد می زدم که ، آبیه به رنگ دریاست من ساده با نگاهی ، دلمو ارزون فروختم ریشه ام رو خودم سوزوندم ، واسیه همیشه سوختم حالا عمریه که دیگه ، عشق رو من باور ندارم تن من میلرزه وقتی ، اون روزها رو یادم میارم آسمون دعا کن امشب ، واسه این مرد تنها
Design By : RoozGozar.com |